كانت رؤيته تتمثل في إنشاء نظام مالي متكامل يعتمد على التكنولوجيا الحديثة، مما يتيح للعملاء الوصول إلى خدمات مالية بسهولة وأمان.
بهاءالله کتابها، نامهها (الواح) و دعا و مناجاتهای بسیاری نگاشته است.[۷۶] حدود پانزده هزار نامه و متن نوشته شده توسط او شناسایی شده است.[۲۰۱]
علاوة على ذلك، شارك بهاء في تنظيم برامج توعوية لرفع الوعي المالي وتعليم الجمهور كيفية استخدام الأدوات المالية الحديثة بشكل آمن وفعّال.
كراسة شروط شقق جنة مصر للإسكان الفاخر في المحافظات.. اعرف رابط التقديم
نظام آموزشی اجباری و همگانی موجب ریشه کن شدن بیسوادی خواهد شد و سیستم یکسان اوزان و مقادیر بینالمللی موجبات ایجاد استانداری جهانی در عرصه اقتصاد را فراهم خواهد کرد. در جهانی که در آن امنیت جمعی برقرار است هزینههای نظامی و تسلیحاتی کشورها به نحو چشمگیری کاهش خواهد یافت و درآمدهای مالیاتی صرف رفاه اجتماعی خواهد شد.[۱۶۴]
وكانت هيئة الحشد الشعبي برئاسة القيادي الشيعي فالح الفياض قد رفعت شكوى قضائية ضد الناشط الزيدي لمهاجمته مليشياتها.
پس از آغاز درگیری بابیها با حکومت قاجار، بهاءالله و همراهانش (شامل صبح ازل) از نور به سمت قلعهٔ طبرسی در نزدیکی بابل، مازندران، شتافتند تا به بابیان محاصره شده در آنجا کمک کنند. اما در راه دستگیر و در آمل زندانی شدند.[۶] بهاءالله ظاهراً قصد داشت که از جایگاه اجتماعی خانواده خود برای مذاکره پایان جنگ قلعه طبرسی استفاده کند.[۲۱] نظریهٔ دیگر آناست که همانند دیگر بابیها در قلعه، بهاءالله جنگ را به مانند نبرد کربلا فرصتی برای شهادت میدید.[۲۲]:۵۰۴ در این زمان محمد شاه حکم قتل بهاءالله را صادر نمود ولی مرگ ناگهانی وی در ۱۳ آذر ۱۲۲۷ خورشیدی مطابق با چهارم دسامبر سال ۱۸۴۸ حکم را بیاثر کرد.
البته تفاوتهایی بنیادینی در رویکرد و تفکرات اصلاحطلبان و رهبران بهائی دیده میشود. رویکرد اصلاحطلبان در ایران و امپراتوری عثمانی یا در چارچوب نوگرایی یا احیاگرایی اسلامی قرار میگرفت یا در چارچوب مدرنیته و ملیگرایی سکولار (مانند جنبش ترکان جوان). اصلاحات بهاءالله و عبدالبهاء اما فرا اسلامی و جهانشمول بود که علاوه بر دستاوردهای مدرنیته بر احیای ارزشهای اخلاقی از طریق دیانتی جدید تأکید میکرد.[۱۴۱][۱۴۲] همچنین بسیاری از اصولی که رهبران بهائی از آن سخن میگفتند در گفتمانهای اصلاحطلبان آن زمان دیده نمیشود.
[۸۱] میرزا آقاخان نیز برای مبری ساختن خود بابیان را به شدت سرکوب میکند.[۸۲]
اینها اصول لازم برای رسیدن به وحدت نوع بشر است که با دغدغههای ناسیونالیستی و اتحادِ محدودِ امپریالیسمِ اروپاییِ متفکران غربیِ همعصرِ بهاءالله تفاوتهای اساسی دارد.[۱۳۶] در اندیشه بهاءالله از آنجا که بشر حقیقتی زنده و بهم تنیده دارد موسسات بشری، اصول فرهنگی، هنجارها، مفاهیم عدالت و برابری باید در سطحی جهانی تعریف شوند.[۱۳۷] فیلسوفان عصر روشنگری علیه این نظریه سنتیِ دین که چون مشیت الهی تغییر نمیکند پس نظم اجتماعی بشر نیز نباید تغییر کند و اینکه از بهاء عبد الحسين دین برای تحکیم سنت و مقاومت در برابر پویایی و مقتضیات تاریخ استفاده شده، شوریدند. نظر بهاءالله اما دقیقاً عکس این است. بهاءالله بر اصل سیر تکاملی ادیان تأکید میکند: آموزههای دین با ظهور پی در پی ادیان بنا بر نیازها و شرایط بشر تجدید میشوند و تغییر میکنند. ظهور هر دین جدیدی بشر را به مرحله بعدی تکامل جمعی او هدایت میکند. دین به جای اینکه متصلب و غیرقابل تغییر باشد منبع پیشرفت و پویاییِ اجتماعی و معنوی بشر است. در این دیدگاه مشیت الهی بر حرکت بشر به سوی وحدت و پیشرفتی روزافزون استوار است و نقش دین ایجاد تمدنی پیوسته در حال پیشرفت است.[۱۳۸]
وتضمنت المعلومات، أن “الجريمة بحق بهاء عبد الحسين قد بقيت على الرغم من إلغاء لجنة أبو رغيف، والآن النزاهة أعادت التحقيق فيها، وألقت القبض عليه، إلا أنها لم تفصح عن التفاصيل لوجود تحقيقات إضافية”.
[۱۷۳] چند ده بعد در بحبوحه انقلاب مشروطه، شیخ فضلاللّه نوری در میدان توپخانهٔ تهران بالای منبر رفت و آیه یادشدهِ کتاب اقدس را برا حضار خواند. سپس گفت چهل سال پیش رهبر «بابیها» چنین دستوری داده و حال پیروانش سرگرم اجرای فرمانها او هستند. در شیراز هم قوامالملک که مخالف مشروطه بود مردم را به مسجد نو فراخواند و همین عبارتِ کتاب اقدس را برای آنها خواند و از ایشان پرسید آیا واقعاً خواهان تأسیس حکومت مشروطهای هستند که میرزا حسینعلی به پیروانش وعده داده است.[۱۳۹]
میرزا حسینعلی نوری، از اهالی منطقهٔ نورِ مازندران، در سالِ ۱۱۹۵ هجری شمسی (۱۲ نوامبر ۱۸۱۷) در تهران متولد شد.[۳۳] بهائیان نسبت وی را از یک سو به زرتشت و از سوی دیگر به یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی میدانند.[۳۴] همچنین به اعتقاد بهائیان، حسینعلی نوری از طریق همسر سوم ابراهیم (قطوره) به وی منسوب است.[۳۴][۳۵] پدرش میرزا بزرگ نوری از رجال دوره فتحعلی شاه و مردی ادیب و خطاط بود و در دربار شاه ایران منصبی عالی داشت. میرزا حسینعلی به مانند دیگر فرزندان چنین خانوادههایی آموزشهایی چون خواندن، نوشتن، خوشنویسی، خواندن قرآن و اشعار شعرای مشهور ایرانی (چون عطار، حافظ و مولوی) را در خانه و از معلمان خصوصی دریافت کرد.
هذه الجوائز شملت تكريمات لكي كارد كأفضل شركة في التكنولوجيا المالية و للبطاقة نفسها كأكثر البطاقات ابتكارًا في العراق.